English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (6547 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
counter air operations U عملیات ضد هواپیمایی عملیات ضد برتری هوایی دشمن
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
counter air U عملیات ضدهواپیمایی عملیات ضد فعالیت هوایی دشمن
code panel U رمز ارتباطات در عملیات هوایی و زمینی کلید رمزارتباطات در عملیات هوایی وزمینی
intruder operation U تک هوایی و عملیات تخریب هواپیماهای دشمن در روی پایگاه
farmgate type operations U رهبری اموزش و عملیات نیروی هوایی یک کشور تامرحله عملیات جنگی
airhead operations U عملیات مخصوص گرفتن سرپل هوایی عملیات تهیه سرپل هوایی
antiair warfare U جنگ ضدبرتری هوایی نبرد بر علیه برتری هوایی دشمن
air-sea rescue U عملیات نجات هوا دریایی عملیات نجات هوایی ودریایی
air sea rescue U عملیات نجات هوا دریایی عملیات نجات هوایی ودریایی
anti air U ضد برتری هوایی دشمن
aerospace projection operations U عملیات مخصوص گسترش منطقه فضای هوایی عملیات مخصوص توسعه منطقه فضای هوایی
air policing U عملیات گشت زنی هوایی پاسوری هوایی در زمان صلح
counter surveillance U عملیات ضدمراقبت و تجسس دشمن
air interdiction U عملیات ممانعتی هوایی ممانعت هوایی
attrition sweeping U مین روبی ضد عملیات فرسایشی دشمن
countermeasures U اقدامات ضد عملیات دشمن عمل متقابل
air operations U عملیات هوایی
airmobile operations U عملیات متحرک هوایی
tactical air operation U عملیات تاکتیکی هوایی
air transport operation U عملیات ترابری هوایی
air offensive U عملیات افندی هوایی
air area operations U عملیات منطقه هوایی
buffered computer U کامپیوتری که عملیات ورودی و خروجی و عملیات پردازشی را بطور همزمان ارائه میدهد
aerial port squadron U گردان عملیات بارانداز هوایی
anticrop operations U عملیات کاربرد افات کشاورزی در عملیات نظامی
air force component U نیروی هوایی شرکت کننده در عملیات
air facility U تاسیسات مخصوص هدایت عملیات هوایی
aerospace U فضای هوایی بالای منطقه عملیات
air ground system U سیستم عملیات مشترک زمینی و هوایی
air inst alations U تاسیسات مخصوص هدایت عملیات هوایی
air ground section U قسمت عملیات مشترک زمینی و هوایی
air defense artillery controller U مسئول کنترل عملیات توپخانه پدافند هوایی
break off U فرمان قطع تک در عملیات پشتیبانی نزدیک هوایی
tactical air controler U افسر کنترل عملیات هوایی مسئول مرکز کنترل هوایی
air frieghting U بار غیر تاکتیکی هوایی عملیات مشترک زمینی وهوایی
air force component U نیروی هوایی شرکت کننده درعملیات مشترک یا صحنه عملیات
statements U 2-دستور برنامه که CPU را هدایت میکند تا عملیات کنترلی انجام دهد یا عملیات CPU را کنترل کند
statement U 2-دستور برنامه که CPU را هدایت میکند تا عملیات کنترلی انجام دهد یا عملیات CPU را کنترل کند
propagates U خطایی که در یک محل یا عملیات رخ دهد و سایر عملیات و فرآیند را تحت تاثیر قرار دهد
propagate U خطایی که در یک محل یا عملیات رخ دهد و سایر عملیات و فرآیند را تحت تاثیر قرار دهد
propagated U خطایی که در یک محل یا عملیات رخ دهد و سایر عملیات و فرآیند را تحت تاثیر قرار دهد
propagating U خطایی که در یک محل یا عملیات رخ دهد و سایر عملیات و فرآیند را تحت تاثیر قرار دهد
land control operation U عملیات کنترل زمین عملیات
mine watching U عملیات تجسس و پیدا کردن مین یا مراقبت از مین گذاری دشمن
housekeeping U عملیات کامپیوتری که مستقیما" کمکی برای بدست اوردن نتایج مطلوب نمیکنداما قسمت ضروری یک برنامه مانند راه اندازی مقدمه چینی و عملیات پاکسازی است خانه داری
ratline U عملیات عبور دادن مواد وپرسنل بطور پنهانی از مرزیا داخل داخل منطقه دشمن
action report U گزارش عملیات جنگی گزارش درگیری با دشمن
component U اجزای تشکیل دهنده نیروی مسلح شرکت کننده در عملیات جزء یا قطعهای از یک وسیله کامل یکان شرکت کننده در عملیات
components U اجزای تشکیل دهنده نیروی مسلح شرکت کننده در عملیات جزء یا قطعهای از یک وسیله کامل یکان شرکت کننده در عملیات
m U مگا عملیات اعشاری در ثانیه . معیار اندازه گیری توان و سرعت معادل یک میلیون عملیات اعشاری در ثانیه
army operations center U مرکز عملیات نیروی زمینی مرکز عملیات ارتش
counterflak U اتش خنثی کننده توپخانه پدافندهوایی ضد پدافند هوایی عملیات ممانعت از پدافندهوایی
way point U ایستگاههای هوایی ایستگاههای اصلی عملیات هوانوردی
harassing U عملیان ایذایی عملیات ایذایی هوایی
time resolution U جزییات زمان اجرای عملیات نشان دادن جزییات اجرای زمانی عملیات
beachmaster's unit U یکان عملیات بارانداز یکان عملیات اسکله
airs U هوایی هواپیمایی نیروی هوایی
aired U هوایی هواپیمایی نیروی هوایی
air U هوایی هواپیمایی نیروی هوایی
air superiority U برتری موقت هوایی رجحان هوایی
air suprmacy U برتری کامل هوایی سیادت هوایی
unit emplaning U در عملیات حمل و نقل هوایی به طرح ریزی و سازمان دادن یکان برای حمل و نقل اطلاق میشود
broadcast controlled air interception U نوعی رهگیری هوایی که هواپیمای رهگیر را مداوم درجریان تک هوایی دشمن قرارمی دهند
operation U 1-عملیات روی دو عملوند. 2-عملیات روی عملوند به صورت دودویی
combined operations U عملیات رستههای مرکب عملیات مرکب
armistise U متارکه جنگ عبارت است از توقف عملیات جنگی با موافقت طرفین محاربه اتش بس ممکن است کامل یعنی شامل کلیه عملیات جنگی و در جمیع میدانهای نبرد باشد و نیز ممکن است محلی یعنی فقط مربوط به قسمت معینی از میدان جنگ وبه مدت محدود باشد
counter force U نیروی مقابله با وسایل استراتژیکی دشمن استفاده ازنیروی هوایی و موشکهای استراتژیکی برای تخریب نیروی دشمن
air picket U هواپیمای مخصوص اکتشاف و گزارش و ردیابی هواپیماو موشکهای دشمن هواپیمای گشتی هوایی هواپیمای پیشقراول هوایی
action station U پناهگاه ضد تک هوایی دشمن
sweep U تجسس هوایی سریع منطقه دشمن
barrier combat air patrol U گشتی هوایی سد کننده راه دشمن
operation U عملیات
treatment U عملیات
treatments U عملیات
operations U عملیات
op U عملیات
merged U باهواپیمای دشمن برخورد کرددر رهگیری هوایی
splashed U در پدافند هوایی یعنی هواپیمای دشمن زده شد
rehearsal U تکرار عملیات
surface treatment U عملیات سطحی
string operation U عملیات رشتهای
rehearsals U تکرار عملیات
espial U عملیات جاسوسی
action deferred U تامل در عملیات
immediate action U عملیات فوری
computer operation U عملیات کامپیوتر
serial operation U عملیات سری
concept of operations U تدبیر عملیات
concrete operations U عملیات عینی
pseudooperation U شبه عملیات
psychological operations U عملیات روانی
heat treatment U عملیات حرارتی
scope U هدف عملیات
scope U منظور از عملیات
airborne battlefield U عملیات هوابرد
countermine U عملیات ضد مین
conversational operation U عملیات محاورهای
campaigns U عملیات جنگی
hot dogging U عملیات نمایشی
campaigning U عملیات جنگی
spial U عملیات جاسوسی
campaigned U عملیات جنگی
continuity of operations U تسلسل عملیات
continuity of operations U مداومت عملیات
infiltration U عملیات نفوذی
airmobile operations U عملیات هوارو
campaign U عملیات جنگی
counter battery U عملیات ضد اتشبار
counter military U ضد عملیات نظامی
scene of action U صحنه عملیات
autonomous operation U عملیات ازاد
phased U مرحله عملیات
phases U مرحله عملیات
global operation U عملیات سراسری
actions U عملیات جنگی
actions U جنگ عملیات
action U عملیات جنگی
action U جنگ عملیات
sabotage U عملیات تخریبی
sabotaged U عملیات تخریبی
sabotages U عملیات تخریبی
sabotaging U عملیات تخریبی
earthworks U عملیات خاکی
closing U خاتمه عملیات
chemical operations U عملیات شیمیایی
phase U مرحله عملیات
centre of activities U مرکز عملیات
theater of operations U صحنه عملیات
autonomous operation U عملیات مستقل
formal operations U عملیات صوری
base of operations U پایگاه عملیات
assistant chief of staff, g (operations U معاونت عملیات
rescue operation U عملیات نجات
flight operations U عملیات پرواز
block operation U عملیات بلوک
arithmetic operation U عملیات حسابی
area of operation U منطقه عملیات
building operations U عملیات ساختمانی
business type operation U عملیات تجارتی
business type operation U عملیات کامپیوتری
terrain U زمین عملیات
thermal treatment U عملیات گرمایی
f.of operations U حوزه عملیات
offenses U عملیات افندی
flow charts U شمای عملیات
external operation U عملیات خارجی
subversive U عملیات براندازی
war room U اتاق عملیات
radius U شعاع عملیات
combat information center U اطاق عملیات
hostilities U عملیات خصمانه
hostility U عملیات خصمانه
Counter – espionage operations k. U عملیات ضد جاسوسی
synchronous operation U عملیات همزمان
subversives U عملیات براندازی
Military operations. U عملیات نظامی
flow chart U شمای عملیات
phasing U مراحل عملیات
base operation U عملیات پایگاهی
offenses U عملیات تعرضی
offence U عملیات افندی
offence U عملیات تعرضی
offensive U عملیات افندی
offensives U عملیات افندی
harassing actions U عملیات ایذایی
amphibious operation U عملیات اب خاکی
terminal operations U عملیات اسکلهای
counter espionage U عملیات ضدجاسوسی
counter-espionage U عملیات ضدجاسوسی
delays U عملیات تاخیری
delaying U عملیات تاخیری
delay U عملیات تاخیری
terminal operations U عملیات بارانداز
Construction works . U عملیات ساختمانی
denial operations U عملیات ممانعتی
operations personal U پرسنل عملیات
finishing U عملیات تکمیل
manual operation U عملیات دستی
limiting operation U عملیات محدودکننده
operationally ready U حاضر به عملیات
plan of action U طرح عملیات
operating program U برنامه عملیات
covert operations U عملیات پنهانی
covert operations U عملیات مخفی
earth work U عملیات خاکی
dry run U عملیات جنگی
region U ناحیه عملیات
regions U ناحیه عملیات
delaying action U عملیات تاخیری
night operations U عملیات شبانه
over the beach operations U عملیات کرانهای
over the beach operations U عملیات ساحلی
nature of the operation U ماهیت عملیات
parallel operation U عملیات موازی
deputy for operations U معاونت عملیات
destructive operation U عملیات مخرب
operations room U اتاق عملیات
operations research U تحقیق در عملیات
divert action U عملیات مخالف
operation center U مرکز عملیات
electrochemical treatment U عملیات الکتروشیمایی
Recent search history Forum search
2مقررات و دستورالعمل‌هاي مربوط به كنترل فضاي كشور
2مقررات و دستورالعمل‌هاي مربوط به كنترل فضاي كشور
0 دستگاه یو پی اس چیست و چه وظیفه ای در سازمان دارد؟
0مگا عملیات اعشاری در ثانیه . معیار اندازه گیری توان و سرعت معادل یک میلیون عملیات اعشاری در ثانیه
0مگا عملیات اعشاری در ثانیه . معیار اندازه گیری توان و سرعت معادل یک میلیون عملیات اعشاری در ثانیه
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com